دارم شعرامو می بینم که دارن میرن از خونه میرن اونجا که آزاده نه اینجایی که زندونه میرن جایی که خوش باشن توی حال و هوای خود توی حال و هوایی که دل ما رو می خندونه عجب حال و هواییه هوای خسته ی شعرام دارن میرن از اینجاها از اینجایی که دل خونه منم شاید برم باشون برم با آرزوهاشون به اونجایی که خوش باشن نه اینجایی که ویرونه یه حس و حالیه انگار توی تنهاییه شعرام هواش آروم و آرومه و گاهی مثل بارونه داره هی با خودش میگه و گاهی هم صدا میده : " میرم جایی که آزاده نه
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت